آگهی های ویژه تدریس خصوصی - لرستان

هیچ موردی یافت نشد .

نکته طلایی و کاربردی در مورد تدریس خصوصی


1. محور اصلی آموزش شما نیستید، شاگردان‌تان هستند
بعضی از آموزگاران، خود را دانشمندان برگزیده‌ای می‌دانند که وظیفه‌ دارند شاگردان تهی از علم را از دانش‌شان بهره‌مند کنند. این تصور اشتباه است. ویلیام راندو مسئول اداره‌ی پرورش و توسعه‌ی نیروی آموزشی دانشگاه ییل و کسی که به مدت ۱۵ سال اساتید دانشگاه را آموزش داده است، می‌گوید:
"بهترین آموزگاران خود را به‌عنوان یک راهنما می‌شناسند. آنان دانش‌شان را با دیگران تقسیم می‌کنند، در عین حال متوجه هستند که شاگردان‌شان باید مرکز توجه باشند، نه آنها"
 ۲. شاگردان‌تان را بشناسید
برای اینکه ببینید چگونه تدریس کنیم، تسلط بر مباحثی که آموزش می‌دهید,کافی نیست. باید کسانی را که به آنها آموزش می‌دهید نیز بشناسید؛ استعدادهایشان، تجربیات گذشته‌شان، و نیازهایشان را دریابید. در غیر این صورت نمی‌توانید بفهمید آنها در حال حاضر چه چیزهایی می‌دانند و نیاز دارند چه چیزهایی بیاموزند.
۳. اگر آموزگار محیطی امن فراهم کند، ریسک‌پذیری شاگرد افزایش می‌یابد
به گفته‌ی میشل فورمن,دبیر تعلیمات اجتماعی دبیرستان مجتمع میدلبری واقع در ایالت ورمونت :انعطاف‌پذیری لازمه‌ی یادگیری است. دانش‌آموزان باید از آنچه که نمی‌دانند آگاه باشند، خطر کنند و درباره‌ی آنچه که فکر می‌‌کنند می‌دانند، دوباره فکر کنند. این کار ممکن است برای هرکسی ناراحت‌کننده یا حتی ترسناک باشد. اندکی ملایمت می‌تواند بسیار مفید باشد.
فورمن، دبیر برگزیده‌ی کشور در سال ۲۰۰۱ می‌گوید: «کارهایی از قبیل قرار دادن تخت و زیرانداز در گوشه‌ای از کلاس، یا تزئین دیوارها با کاردستی‌های دانش‌آموزان (به عقیده‌ی او فضای کلاس متعلق به آنهاست.) محیطی آموزشی فراهم می‌کند که از نظر عاطفی، ذهنی، و روان‌شناسی امن است.
 ۴. آموزگاران بزرگ در کنار هدف، اشتیاق هم دارند
تفاوت بین آموزگار خوب و آموزگار عالی در مهارت‌های علمی نیست، تفاوت آنها در میزان اشتیاق‌شان است. اشتیاقی که به مبحث آموزشی و تدریس دارند. به قول اچ مویر ,مدیر آموزش بازاریابی جهانی اس‌ سی جانسون واقع در راسین ایالت ویسکانسین :اشتیاق مسری است. 
اگر آموزگاری اشتیاق داشته باشد، اشتیاق به شاگردش هم منتقل می‌شود.
 به گفته‌ی مویر: «هر دو والدین من معلم دبیرستان بوده‌اند. مادرم دانش‌آموزان ناتوان ذهنی را آموزش می‌داد، و پدرم تاریخ و سیاست تدریس می‌کرد. مهم‌ترین چیزی که از آنها یاد گرفتم این بود که برای این کار باید حقیقتا اشتیاق داشته باشید. نمی‌توانید وانمود کنید، دانش‌آموزان می‌توانند تشخیص بدهند شما واقعا به کارتان اهمیت می‌دهید یا خیر.
 ۵. آموزگار باید به شاگرد نشان بدهد که واقعا به یاد گرفتن نیاز دارد
تام مک‌کارتی ,رئیس خدمات مشاوره‌ی دانشگاه موتورولا ,باتدریس به بزرگسالان به یک ضرب‌المثل قدیمی پی برده‌ است: «از تو حرکت، از خدا برکت!» بعضی از افرادی که در کارگاه بهبود رفتار شش سیگما حاضر می‌شوند آماده نیستند، زیرا فکر نمی‌کنند به بهبودی نیاز داشته باشند. آنها فاصله‌ی بین آنچه که هستند و آنچه که می‌خواهند باشند را نمی‌بینند. اولین هدف مک‌کارتی، آگاه‌کردن آنان از این فاصله‌ی موجود است. او ابتدا از مدیران گروه‌ها می‌پرسد: «آیا تیم شما پاسخگوی توقعات مشتریان هست؟» و هنگامی که یکی از مدیران پاسخ می‌دهد: «البته که هست» مک‌کارتی از همه‌ی اعضای تیم می‌خواهد چهار نمونه از مهم‌ترین اولویت‌های مشتریان را روی کاغذ بنویسند و به دیوار بزنند تا همه بتوانند بخوانند. او می‌گوید: «اگر گروهی ۱۵ عضو داشته باشد، شما ۶۰ اولویت متفاوت دریافت می‌کنید. هنگامی که مدیران این را با چشمان خود ببینند، به من رو می‌آورند و می‌پرسند: «اوه! می‌‌‌شود لطفا به ما کمک کنی؟»
 ۶. اگر نمی‌توانید مبحثی را ساده بیان کنید، دست‌کم واضح بیانش کنید
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک آموزگار عالی، توانایی تجزیه‌ی مفاهیم پیچیده و قابل‌فهم‌کردن آنهاست. گری گریتس ,رئیس کارشناسان روابط داخلی جنرال موتورز, می‌گوید: «این روزها مدیران نیز به این توانایی نیاز دارند.» در واقع او عقیده دارد ارتباطات جوهره‌ی آموزش و آموختن است.  
 ۷. بدون اینکه به اعتبارتان آسیب بزنید، انعطاف‌پذیری را تمرین کنید
از نظر بعضی از مردم، یک معلم یا مدیر باید به گونه‌ای ظاهر شود که انگار پاسخ تمام سؤالات را می‌داند و هر نشانه‌ای از انعطاف‌پذیری یا بی‌اطلاعی، یک نقطه‌ضعف است. پارکر پالمرمی‌گوید: «کسانی که چنین عقیده‌ای دارند، بدترین آموزگاران هستند.»
گاهی اوقات ممکن است «نمی‌دانم» بهترین پاسخ یک آموزگار باشد. زیرا با این پاسخ به جای از دست دادن اعتبارش، اعتماد شاگردانش را به‌دست می‌آورد و اعتماد زیربنای روابط سازنده است.
 ۸. از صمیم قلب آموزش بدهید
بهترین روش آموزش، دستورالعمل خاصی ندارد. روش تدریس امری شخصی است و به شخصیت و جهان‌بینی‌ معلم خصوصی بستگی دارد. به عبارتی دیگر، همان‌گونه که پالمر می‌گوید: «ما آنچه هستیم را آموزش می‌دهیم.» آموزش نیازمند شجاعت کاوش در شخصیت افراد است.
 ۹. نکات مهم را تکرار کنید
اگر می‌خواهید کارمندان‌تان شرح ماموریت جدید یا استراتژی بازار را به خاطر بسپارند، باید بیش از یک بار برای آنها توضیح بدهید.
 ویلیام اچ راستتر می‌گوید:«بار اول که چیزی را می‌گویید، شنیده می‌شود؛ بار دوم شناخته می‌شود و بار سوم آموخته می‌شود.»
بنابراین چالش این است که راسخ باشید بدون اینکه قابل پیش‌بینی یا خسته‌کننده شوید. بهترین آموزگاران نکات تکراری را با استفاده از روش‌های متفاوت بیان می‌کنند تا نو و جدید به‌نظر برسند
 ۱۰. آموزگاران خوب، سؤالات خوب می‌پرسند
آموزگاران تأثیرگذار، می‌دانند که یادگرفتن در واقع کشف ندانسته‌هاست و این‌چنین اکتشافی، با سؤال‌پرسیدن آغاز می‌شود. منظور سؤالاتی که در قالب درس بیان می‌شوند یا سؤالات بله یا خیر که بحثی به دنبال ندارند، نیست. منظور سؤالاتی است که دری به سوی فهم عمیق‌تر می‌گشایند. مانند: این چگونه کار می‌کند؟ و این چه معنایی دارد؟ 
۱۱. بیش از اندازه اطلاعات ندهید
شما باید به مردم آموزش بدهید چگونه فکر کنند. آخرین کاری که باید انجام بدهید این است که بایستید و به مردم بگویید چه‌کار کنند، یا پاسخ‌هایی را که می‌خواهند بشنوند، به آنها بگویید. برای بهترین معلمان، تفکری که به رسیدن به پاسخ می‌انجامد بیشتر از خود پاسخ اهمیت دارد.  
۱۲. صحبت‌کردن را متوقف و شنیدن را آغاز کنید
وقتی بحث آموزش در میان باشد، کاری که انجام می‌دهید تقریبا به اندازه‌ی حرفی که می‌زنید اهمیت دارد. زیرا شاگردان‌تان همواره شما را نظاره می‌کنند. گوش دادن یکی از راه‌هایی است که می‌توانید نشان بدهید به آنها اهمیت می‌دهید و به آنها علاقه دارید. یادگیری موثر یک خیابان دوطرفه یا به عبارتی یک گفتگوی دو جانبه است، نه یک جانبه.معلم ناشی پس از طرح سؤال به جای آنکه منتظر پاسخ یا واکنش مخاطب بمانند، سکوت را می‌شکنند. به جای این کار مویر -مدیر کارآموزی اس‌ سی جانسون- پیشنهاد می‌کند ۱۰ ثانیه صبر کنید. او می‌گوید: «اگر می‌خواهیدآموزگار خوبی باشید، باید به سکوت عادت کنید. در همان لحظاتِ به ظاهر طاقت‌فرساست که برخی از سودمندترین اندیشه‌ها پدید می‌آیند؛ آن را قطع نکنید.»
 ۱3. یک روش تکراری را روی همه پیاده نکنید
اساتید خوب معتقدند همه‌ی شاگردان می‌توانند یاد بگیرند. همچنین درک می‌کنند هر کس روشیادگیری منحصر به خودش را دارد. بعضی‌ها بصری هستند. برای بعضی‌ها کار عملی موثرتر است. بعضی دیگر با خواندن بهتر می‌آموزند. پس آموزگار باید یک روش چندجانبه در پیش بگیرد، چیزی شبیه این: ۲۰ دقیقه تدریس کند، پس از آن یک سؤال چندگزینه‌ای پای تخته مطرح کند، از همه بخواهد پاسخ خود را بنویسند و به نوبت پاسخ‌شان را برای هم‌کلاسی‌شان توضیح بدهند، پس از چند دقیقه رای‌گیری کند و ببیند هرکس کدام پاسخ را انتخاب می‌کند، در آخر از آنها بخواهد درباره‌ی انتخاب‌شان توضیح بدهند
۱4. هیچ‌گاه تدریس را متوقف نکنید
آموزش موثر,به کیفیت رابطه‌ی معلم خصوصی و شاگرد وابسته است و با اتمام کلاس یا پایان روز کاری خاتمه نمی‌یابد. کاپلینسکی استاد دپارتمان پیانوی جولیارد، میگوید: «من تلاش می‌کنم درگیر ساعات کاری نشوم، چنین برخوردی مانند این است که بگویید: «ساعاتی که اینجا هستید به شما اهمیت می‌دهم، اما پس از آن مزاحم نشوید.« یکی از مهم‌ترین لازمه‌های تدریس خصوصی، علاقه است..»