شهرداری منطقه17,شهرداری منطقه 17 تهران
شهرداری منطقه 17 تهران
تاریخچه و روند شکل گیری
تاريخچه و روند شكل گيري مناطق جنوبي تهران:
در زمان حاكميت عبدالملك بن مروان به دليل سخت گيريهاي بسيار بر شيعيان امام زاده حسن از عراق به ايران هجرت نمود و در اين منطقه كه در آن زمان قريه اي بنام جي اوليا از ولايت ري و منطقه اي حاصلخيز و داراي كشت و زرع بود ، سكونت گزيد . بعد از فوت آن بزرگوار اين منطقه بعنوان يكي از زيارتگاههاي شيعيان شهري درآمد و به دنبال آن هسته هاي اوليه سكونت گزيني در آن شكل گرفت . براساس روند رشد و تغيير كالبدي در سطح كلانشهر تهران و همسو با آن مراحل تكوين و گسترش كالبدي منطقه نيز آغاز گرديد . در فاصله سالهاي 1335 تا 1348 همزمان با مهاجرت جمعيت به تهران براثر تأثيرات حاصل از اصلاحات اراضي سالهاي 42 - 1340 ، مهاجرت و اسكان جمعيت در سطح منطقه آغاز شد و به دنبال آن بخش عمده اي از اراضي كشاورزي منطقه تغيير كاربري يافت و به اراضي با كاربري شهري تبديل شد . روند تغيير كاربري اراضي منطقه از كاربري كشاورزي به كاربري هاي شهري در طول سالهاي بعد از 1348 نيز ادامه يافت تا اينكه در سال 1358 تقريباً تمامي اراضي منطقه تغيير كاربري يافته و به اراضي مسكوني و شهري تبديل شده اند .
سیر تکوینی و فرایند شکلگیری منطقه 17 شهرداری تهران، آنگونه که اسناد فرادست و مستندات موجود نشان میهند، متأثر از تحولات و تصمیمات مأخوذه برای کلانشهر تهران در دورههای مختلف (به ویژه از دهه 40 شمسی) و به صورت واکنشی بوده است. اینگونه رشد و گسترش شهری را در ادبیات شهرسازی «خودرو» مینامند بدین معنا که ساختار کالبدی و سازمان فضایی آن بدون برنامه و داشتن هرگونه چشمانداز و راهبردی مشخص و صرفاً در پاسخ به تحولات و تغییرات محیط تأثیرگذار پیرامونی متحول شده و به طور غیرضابطهمند گسترش یافته است. در پی این گسترش عکسالعملی و بیبرنامه، محدوه منطقه 17 تقریباً در 70-60 سال گذشته از محدودهای با کاربری غالب کشاورزی، باغداری و دامپروری به منطقهای با کاربری مسکونی، صنعتی (کارگاهی) و تجاری تغییر ماهیت داده است.
براساس طرح جامع قديمي تهران (فرمانفرمایان، گروئن: 1349) اراضي تهران به دو محدوده 5 و 25 ساله تقسیم شد. براساس این تقسیمبندی، منطقه 17 به دو قسمت تفکیک میشود. در واقع، اراضي بخشهاي شمال، شمال شرق و مركزي منطقه 17 در محدوده 5 ساله و در هسته مركزي تهران قدیم و بقيه اراضي این منطقه در محدوده 25 ساله قرار گرفت. متناسب با این تقسیمبندی، برای منطقه 17 در آن زمان سه كاركرد تعربف شد: کاربری مسکونی براي محدوده 5 ساله، کاربری صنعتي برای شمال غرب منطقه (در کناره جاده قدیم ساوه) و کاربری كشاورزي براي اراضی واقع در محدوده 25 ساله که خارج از دو پهنه مسكوني و صنعتي بوده است. تقریباً ازدهه 1340 طرحها و برنامههاي مختلفي براي تهران تهيه، تصويب و اجرا شد. این طرحها و برنامهها تأثيرات گوناگوني برساختار فضايي تهران و استقرار فعاليتهاي اقتصادي درسطح آن بر جاي گذاشت. بارگذاريهاي انجام شده در سطح شهر تهران بهدليل اجراي برنامههاي مختلف، سبب اشباع فضايي اراضي تهران و افزايش قيمت زمين در محدوده قانوني آن شد. اشباع فضايي اراضي و افزايش قيمت زمين باعث شد بخشي از فعاليتهاي اقتصادي بههمراه اقشار كمدرآمد اجتماعي به نقاط حاشيهاي آنروز تهران رانده شوند. قابل فرض است که هدف غايي از اين مهاجرتها در درجه اول يافتن كار و اشتغال و در وهله بعد احداث سرپناهي به منظورسكونت بود. از اينرو، اراضي واقع در محدوده 25 ساله تهران به علت قيمت پايين زمين و نزديكي به محل كار مورد توجه آنان قرار گرفت.
فشار بر روي تملك اراضي حاشيهاي واقع درمحدوده 25 ساله وساخت و سازهاي غيرمجاز در اين اراضي، مديريت شهري وقت را برآن داشت كه درصدد چاره انديشي در اين خصوص برآيد و در سال 1357، شوراي نظارت برگسترش شهر تهران محدوده خدماتي شهر تهران را در جهات چهارگانه تا خط محدوده 25 ساله طرح جامع قديم مورد تصويب قرار داد و مقرر شد شهرداري تهران ظرف مدت سه ماه خط كمربند سبز و خط محدوده 25 ساله را روي نقشه منعكس و مختصات و عوارض طبيعي و داخل آن را مشخص نمايد.نقطه عطف تحولات كالبدي و كاركردي این منطقه را باید در دهههاي 1350 و 1360 جستجو کرد. به بیان دیگر، نرخ بالای رشد جمعیت به همراه مهاجرت سیلگونه روستاییان و ساکنان سایر شهرهای دور یا نزدیک به پایتخت منجر به ساخت و ساز غیراصولی و بیبرنامه در محدوده 25 ساله شد.
در منطقه 17 به دلیل ویژگیهای خاص آن (نزدیکی به مرکز شهر، موقیت مناسب از نظر سهولت دسترسیها، ویژگیهای جغرافیایی) این واقعه با سرعت بسیار زیادی اتفاق افتاد و جمعيت فراوانی را در خود جای داد. همانگونه كه بيان گشت طي تحولات دهه 1350 اراضي منطقه توسط دوگروه مهاجرين روستايي و صاحبان صنايع مورد توجه قرار گرفت. اهداف مشترك مهاجرين تازه وارد به دنبال كار و صاحبان صنايع در پي كارگر با دستمزد پايين باعث گرديد كه در سال 1359 و همزمان با آزادسازي باقيمانده اراضي 25 ساله، صنايع متنوعي در سطح منطقه مستقر شدند و به دنبال آن نوع اشتغال جديدي در سطح منطقه رواج یابد. دانههای بسيار ريز و كيفيت نازل ابنيه قديمي حکایت از اسكان سريع مهاجرین با صرف حداقل هزينه دارد و در نتيجه منطقه 17 به يكي از مناطق پرتراكم تهران با مشکلات عدیده تبديل شد.
روند سريع شكلگيري بافت در گذشته، باعث ايجاد بافتي متراكم و ريزدانه با معبرهاي عمدتاً كمعرض و طولاني و فرسودگي درصد قابل توجهی از واحدهاي مسكوني در حال حاضر شده است. روند شكلگيري بافت اين محله را به 3 دوره ميتوان تقسيم كرد:
• دوره اول: ساخت و سازهای غیراصولی با رشدی قارچگونه مبتني بر امکانات محدود و باورهای ذهنی مهاجرین
• دوره دوم: مهمترین ویژگی این دوره که نتیجه بلافصل دوره اول میباشد عبارت است از شكل غيرهندسي بلوكها و عرض بسيار كم معابر و دسترسی ناکافی به خدمات عمومی و تاسیسات و تجهیزات شهری
• دوره سوم كه تاكنون نيز ادامه پيدا كرده است داراي عرض شبكه دسترسي مناسبي بوده و بناها نيز داراي كيفيت مطلوبتري میباشند
در فرآيند تحول كالبدي منطقه، همجواري اراضي آن با دومحور ارتباطي اصلي )خيابان قزوين و جاده ساوه) سبب شد كه عموماً اراضي مجاور اين دو محور با تفكيك به قطعات درشتدانه به كاربريهاي صنعتي، حمل و نقل، انبارداري و خدمات وابسته به آنها تغييركاربري يابند. سايراراضي نيز با هدف اسكان هرچه بيشتر جمعيت به قطعات بسيار ريزدانه )باتوجه به قدرت خريد اقشار كمدرآمد (تفكيك و به ساخت واحدهاي مسكوني ناكارآمد و غیرضابطهمند تخصيص يابند.
مجموعه این تحولات باعث شده است که بافت كالبدي منطقه از ويژگيهاي نامناسبی برخوردار گردد از قبیل: فرسودگی و تراكم شدید، نامنسجم و داراي انفصال، غيرمنظم ازنظر نوع كاربري و واجد تداخل شديدكاربريها، مشتمل بر عناصر ريزدانه. عبور دو حط راهآهن تهران-تبريز و تهران-اهواز نیز باعث انفصال در كل بافت منطقه 17 شده است. البته اراضی آزاد شده ناشی از زیرگذر شدن خط راهآهن تهران-تبریز فرصتی استثنایی برای رفع برخی کمبودها را در اختیار قرار داده است.
منطقه 17 به عنوان يكي از مناطق محدوده قانوني حوزه جنوبغربي شهر تهران بر بستر دشت آبرفتي آن قرار دارد و از نظر شكلظاهري زمين عاري از هرگونه عوارضطبيعي بوده و با ارتفاع متوسط بين 1000 تا 1020 متر بهسمت جنوب و جنوبشرقي امتداد يافته است. سطح ايستايي آبهاي زيرزميني اين منطقه بهطورنسبي بالا و ميزان رطوبت خاك درعمق 10 متري بستر آن بين9/21 تا 2/22 درصد در نوسان است. سنگ بستر این منطقه متشكل از سازند Bs بوده و محدوده آن تحت تأثير دوگسل مخاطرهآميز زلزله تهران قرار دارد. در نتیجه در مقابله با بروز سوانح ناشياز وقوع زلزله، یکی از آسيبپذيرترين مناطق تهران محسوب ميگردد.