آگهی های ویژه کشاورزی - گلستان

هیچ موردی یافت نشد .

چرا کشاورزی در ایران رو به نابودی رفت؟


 درحال حاضر نزديك به 800 ميليون نفر از جمعيت جهان گرسنه اند يا با سوء تغذيه شديد مواجه هستند و به این ترتیب است که رشد جمعيت در قرن بيستم و استفاده غير عقلاني از تكنولوژي ، غذا ، انرژي و منابع زيست محيطي مهمترين مسائل  قرن حاضر است و به همین علت امروزه برنامه ريزي و سرمايه گذاري بر روي تحقيقات و كاربرد تكنولوژيهاي نوين بعنوان راهكاري منطقي براي افزايش امنيت غذايي است.
در برنامه چهارم توسعه تامين امنيت غذايي،توزيع مناسب درآمد ، بهره مندي ازمحيط زيست ، ارتقاء نسبي سطح در آمد سرانه و رسيدن به اشتغال كامل از موارد مهم توسعه كشور محسوب می شود.مواردی که می شد  با توسعه کشاورزی که این روزها از یاد رفته است به آن ها دست یافت اما این مهم تا امروز اتفاق نیافتاده است.
دلایل زیادی برای عدم تمایل کشاورزان و باغدارن به کشاورزی و باغداری وجود دارد که شاید مهم ترین آنها واردات بی رویه محصولاتی است که در ایران قابلیت تولید دارند .همچنین  عدم حمایت نهاد های دولتی از بخش کشاورزی به خصوص بعد از هدفمندی یارانه ها و بحران خرده مالکی  است که در نتیجه اصلاحات ارضی به وجود آمد.
تاثیر  واردات بی رویه وعدم حمایت دولت از کشاورزی
واردات بی رویه و بی کیفیت ضربه ای مهلک بر پیکره کشاورزی و مکانیزاسیون در کشور وارد کرده است.این مساله را همه کسانی که سررشته ای در اقتصاد و کشاورزی دارند تایید می کنند.ورود انواع محصولات کشاورزی بی‌کیفیت وارداتی به خصوص در سال های اخیرحال و روز خوش را از کشاورزان منطقه گرفته است و آنان را بیش از پیش نگران وضعیت کشاورزیشان کرده است.
ورود اجناس و محصولات کشاورزی از سایر کشورها به گلستان داد،کشاورزان منطقه را درآورده است و موجب اعتراض مسئولان استان نیز شده است اما این مساله هنوز هم ادامه دارد.
از سوی  دیگر در  استان مازندران نیز که قطب دیگر کشاورزی ایران است و  دارای 240 هزار هکتار زمین شالیزاری است که سالانه 950 هزار تن برابر با 44 درصد نیاز کشور، برنج تولید می کند نیز با ورود برنج های خارجی بی کیفت انگیزه برنج کاران از بین رفته است و به قول کشاورزان منطقه برنج کاری دیگر در این روزها صرف ندارد.
این در حالی است که کشاورزان مازندران در صورت حمایت دولت بی تردید  قادرند تا بخش بزرگی از نیازهای کشاورزی کشور را تامین کنند. در این میان حجم بزرگی از مرکبات سالیانه به ایران وارد می شود و این در حالی است که میوه های باغداران ایرانی روی درختان می گندد!این در حالی است که دولت می تواند در فصل برداشت مرکبات، برای  خرید تضمینی پرتقال و نارنگی  و برای تامین نیازهای شب عید اقدام کند تا هم  با این کار در کشاورزان و باغداران انگیزه ایجاد کند و هم لازم نباشد ذخیره ارزی کشور را برای واردات مرکبات حدر دهد.
 يکي از دلايل اين امر، اين بود که دولت پس از کوچک شدن قطعات زمين که توليد را پايين آورد، علاوه بر تعاوني هاي روستايي، به ايجاد شرکت هاي کشت و صنعت، شرکت هاي سهامي زراعي و تعاوني هاي توليد، روي آورد. در شرکت هاي کشت و صنعت زمين هاي کوچک را براي ايجاد يک زمين حدودا 500 هکتاري مي خريد و آن را به شرکت هاي خصوصي يا دولتي اجاره مي داد. در شرکت هاي سهامي زراعي، زارعان مالکيتشان را با سهام شرکت عوض مي کردند و هيئت مديره آنها را دولت استخدام مي کرد؛ ولي تعاوني هاي توليد، زارع مالکيتش را حفظ مي کرد .
 هم واحدهاي بزرگ تجاري - کشاورزي کشت و صنعت، هم شرکت هاي زراعي مورد حمايت سازندگان ماشين آلات کشاورزي خارجي و صاحبان منافع خاص در ايران بودند و تأکيد عمده آنها روي محصولاتي بود که به درد صادرات مي خورد. در نتيجه، سطح توليد مواد غذايي پايين آمد و وابستگي به واردات اين مواد افزايش از دلايل ديگر اين موضوع، باقي ماندن زمين هايي با موقع زيربنايي برتر در دست مالکان، عدم کفايت بودجه هاي مربوط به وام کشاورزي، فقدان خدمات توسعه کشاورزي، حفر چاه هاي عميق و آسيب ديدن سيستم قنوات، کنترل قيمت فرآورده هاي کشاورزي به ياري واردات، پايين آمدن شانس استخدام کشاورزان بدون زمين به وسيله مالکان جديد، کافي نبودن زمين هاي کوچک ارائه شده به کشاورزان براي باقي ماندن در روستا، ملي کردن مراتع و جنگل ها و در نتيجه کوتاه کردن دست چوپانان و قبايل کوچ نشين از مراتع و... ، به عميق تر شدن شکاف طبقاتي انجاميد و سيل روستاييان مهاجر را به سمت شهرها جاري ساخت.