آگهی های شهر تنکابن

مرکز ماساژ در تنکابن

تلفن: ۰۹۱۱۲۹۲۰۲۰۹

1

مرکز ماساژ در تنکابن

کسب و کار خود را جهت هر چه بهتر دیده شدن در شهر تنکابن استان مازنداران در سایت نیازمندیهای اصناف پیام اول #درج_آگهی_رایگان نمایید. برای شروع روی اینجا کلیک کنید

 

جهت اطلاعات بیشتر با شماره‌های 02144386106 و 02144267720 و 02144386115 و 09306301063 تماس حاصل فرمایید.

برای دیدن همه آگهی های استان مازنداران کلیک کنید.

تنکابن (دربارهٔ این پرونده تلفظ راهنما·اطلاعات) یکی از شهرهای استان مازندران در ایران است. تنکابن مرکز شهرستان تنکابن بوده و بزرگترین شهر غرب استان مازندران محسوب می‌گردد. این شهر مرکز فرمانداری ویژه تنکابن می‌باشد.[۲] جمعیت آن بر اساس آخرین سرشماری ۸۴۷۴۷ نفر بوده‌است. مردم این شهر به زبان‌های فارسی و مازندرانی و گیلکی[۳][۴][۵][۶][۷] سخن می‌گویند.[۳][۸]

تنکابن مرکز منطقه محال ثلاث تنکابن در دوران قاجاریه بوده که در دوران پهلوی به نام شهسوار تغییر نام پیدا کرد و پس از انقلاب اسلامی دوباره با نام تنکابن شناخته می‌شود. در دوران صفویه به نام فیض خوانده می‌شده و پیش از آن به نام «دیلم خاصه» شناخته می‌شده‌است.[۹][۱۰]
خاستگاه نامگذاری

نقشه توریستی تنکابن و حومه
بنابر کتاب سفرنامه مازندران و استر آباد ظهیر الدین مرعشی پسوند بُن به معنی پایینِ می‌باشد[۱۱] و امروزه در اسامی مکان‌های زیادی در مازندران و گیلان وجود دارد.[۱۲] در نتیجه تنکابن به معنی پای یا زیر تنکا می‌باشد.

در مورد وجه تسمیه تنکابن نظریهٔ دیگری نیز بیان شده، تنکابن یا تنک آب بن یعنی جائیکه جلگه ساحلی دریای کاسپین تنک می‌شود. تنک در زبان معنی اندک و کم است.[۱۳] آن قسمت از ساحل دریا که اندک از بن کوه فاصله دارد به عبارت دیگر آن قسمت از ساحل دریا که با پهنای کمی از بن آب ظاهر شده‌است تنک آب بن یا تنکابن نامیده شده‌است.[۱۴]

البته دلیل دیگری نیز برای فلسفه این نام بیان شه که به علت تابستانهای شرجی و طاقت فرسا و همچنین زمستان تقریباً سرد منطقه و شرایط کشاورزی در این آب و هوا از واژه تن کاه به معنی کاهنده جسم وتن برای تعبیر سختی از تن کاه بن به تنکابن درآمده‌است.

در گذشته غالب ذکر نام این منطقه در طول تاریخ قبل از تنکابن، آمارد و پس از اسلام دیلمستان یا دیلم خاصه بوده‌است.

ظاهراً نخستین بار در اواخر قرن نهم، مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان از لفظ تنکابن برای این منطقه نام برده‌است.[۱۵] احتمالاً این نام از نام «قلعة تُنکا»[۱۶] ــ که اولیاءاللّه آملی در ۷۶۴ آن را در تاریخ رویان[۱۷] ضبط کرده ــ گرفته شده‌است. به نوشتة رابینو،[۱۸] تنکابن به معنای «پایین تنکا» است.


پل چشمه کیله-ساخت دوران پهلوی
تاریخچه
بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار نویسنده کتاب تاریخ اسفندیار که در قرن ششم و هفتم می‌زیست در این زمان حدود مازندران را از دینار جاری در شرق ملاط که در نزدیکی هوسم (رودسر) قرار دارد می‌داند پس در این زمان حدود تنکابن جزء مازندران محسوب می‌شده‌است.[۱۹] زمانی که خان زند به قدرت رسید هدایت‌الله خان فومنی حاکم گیلان در سال ۱۱۸۵ قمری به منظور توسعه قلمرو خود به طرف شرق گیلان روی آورد و تنکابن را از غرب مازندران ضمیمه گیلان کرد و یکی از افراد قوی حصارلو را به حکمرانی تنکابن برگزید که بر ذائقه مردم تنکابن علی‌الخصوص طوایف مهم و مدعی خوش نیامد.[۲۰] برای چاره جویی، شکوه و شکایت از حاکم ظالم وقت سه نفر از سران طوایف و بزرگان قبایل و منطقه که یکی از آنان مهدی خان خلابر بوده‌است به شیراز رفته و به ملاقات با شاه زند نائل آمدند و نظر خان زند را از طایفه حصارلو برگرداندند و کریم خان زند حکم حکومت تنکابن را به نام مهدی خلابر صادر کرد و به وی لقب خان را اعطاء کرد. مهم‌ترین ماجراجویی و فرصت خواهی خان خلابران همدستی وی با آقا محمد خان قاجار درایام مبارزاتش علیه زندیه بود. با روی کار آمدن قاجار خلابران تنکابن برای تحکیم پایه‌های حکومت قاجار از جان مایه گذاشتند و در سخت‌ترین لحظات در کنار این ایل قرار داشتند. مهدی خان خلابری (تنکابنی) دربسیاری از صحنه‌ها به فریاد آغا محمد خان و کسان او رسیده و از همین رو قدرت او رو به فزونی نهاد.[۲۱] در سال ۱۱۹۵، آقامحمدخان قاجار مهدی خان خلابر را همراه مرتضی‌قلی‌خان قاجار (برادر آقامحمدخان قاجار) برای فتح گیلان به گیلان فرستاد.[۲۲] پس از فتح گیلان مهدی خلابر از آقامحمدخان خواست تا با جدایی تنکابن از گیلان و الحاق آن به مازندران موافقت کند. با موافقت آقامحمدخان در این سال، ولایت تنکابن ضمیمه مازندران شد و نواحی کلاردشت و کجور به تنکابن الحاق شد و این‌گونه ولایت محال ثلاث / ثلاثه تشکیل شد.[۲۳] مهدی خان خلابر از اجداد پدری محمدولی‌خان تنکابنی بوده‌است که عامل اصلی بازگردانده شدن تنکابن از گیلان به مازندران بوده‌است. در تاریخچه تنکابن به عنوان شهر محوری و مرکزی غرب مازندران و شرق گیلان بیان تاریخچه اداره ثبت احوال مازندران نیز خالی از لطف نمی‌باشد که در سایت رسمی این سازمان به آن اشاره شده‌است. «اداره کل ثبت احوال مازندران درسال ۱۳۰۵ در مرکز استان مازندران، شهرستان ساری تأسیس و با ۵ اداره ثبت احوال ساری، بابل، قائمشهر، آمل، تنکابن شروع به کار نمود. اولین شناسنامه در استان به نام آقا سید آقا میرزا فرزانه در تاریخ ۱۳۰۵/۱۱/۰۴در اداره ثبت احوال تنکابن صادر شده‌است.».[۲۴] «و حوزه‌های ابوابجمعی این اداره درسالهای اولیه تأسیس شامل ۱۴ حوزه بنامهای شهسوار، گلیجان، رامسر، قاسم‌آباد کلاچای واشکورات، رودسر، املش، خرم‌آباد، نشتارود، عباس‌آباد، کلاردشت، نوشهر و چالوس، صلاح الدینکلاوعلمده (رویان) بوده‌است.»[۲۵] که بیانگر مرکزیت این شهر از مناطق رودسر در استان گیلان تا منطقه علمده نور یا همان رویان امروزی می‌باشد.

سکنه باستانی تنکابن
درمورد سکنه باستانی تنکابن آن‌ها را منتسب به آمارها یا همان آمارد می‌دانند، در دوران بسیار کهن یعنی درزمانی که شاهنشاهان هخامنشی بر ایران فرمان می‌راندند، در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام کادوسی و تپوری و آمارد می‌زیستند که قومی آریایی و سکایی‌تبار بودند و ساکن در شمال ایران بودند.[۲۶] بنابر نظر ریچاردفرای، آملی کورت و دانشنامه ایرانیکا، آماردها آریایی و قومی نیرومند و جنگجو بوده‌اند.[۲۷][۲۸] تپورها در مازندران و طبرستان و کادوسیها در گیلان سکونت داشتند. درمورد محل سکونت مردها یا آماردها اطلاعات ما ناقص است برخی از محققین نوشته‌اند:آماردهادر دره سفیدرود بوده‌اند که نام قدیم رودخانه مذکور آماردبی (آمردیوس) ازنام همین قوم و منسوب به آنهاست که درقسمت غربی سرزمین مردها بوده و قسمت شرقی آن هم خط میانه آمل و نور بوده گفته می‌شود نام این شهر نیز از نام آنان مشتق شده که البته اکثرتاریخنگاران نام آن‌ها را مشتق از آموئی‌ها (گروهی از مهاجران آریایی) می‌دانند.[۲۹]

گروهی دیگر از مورخین محل سکونت آماردها را در نواحی کوهستانی بین آمل و تنکابن قلمداد کردند. چنین به نظر می‌رسد که محل سکونت آماردها بین دو طایفه کادوسیها (کادوزیها) و تپورها بوده‌است، یعنی از آمل فعلی (رود ارازیاهراز) به طرف مغرب تنکابن تادیلمان.

مرد که در گات‌ها (اوستا) به صورت مرت در فرس هخامنشی مرتبه در پهلوی هرتوم و در فارسی مردم آمده‌است، صفتی است به معنای درگذشتن، نیست شدنی که از ریشه مر (Mar) می‌باشد که در فرس هخامنشی به معنی مردن و در پهلوی مورتن است.

هرودت در شرح طوایف پارسی می‌نویسد: «پارسی‌ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شده‌اند شش طایفه اولی عبارتند از: پاسارگادیان، مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان و مردها یکی از چهار طایفه دوم هستند.»

چنان‌که از نوشته‌های مورخان و دانشمندان دوره‌های پیش از میلاد برمی آید مرزهای تحت سلطه چهارگانه سزمین گروه مردها برخی بدین گونه بوده‌است از خاور به مرز ورگانا (استان گرگان) و بخشی به پارت از شمال به دره یا در اکسیپن (کاسو – کاساک – کازاک قزاقهای قفقازیه کنونی بازماندگان این نژادند) به هر حال آنچه در این میان موردنظر ماست در صحت آن اطمینان داریم وجود قومی به نام آمارد در جنوب غربی دریای مازندران است.

مردمان مردی دارای کارگاه‌های دستی خانگی بوده‌اند که به کمک و دستیاری آن پوشاک و خوراک و ابزارآلات و ساز و برگهای خانگی – جنگی و کشاورزی و فراورده‌های دیگر برای خود تهیه می‌نمودند لباس آمردها از پوست بز و کلیچه (نیم تنه با آستین) کوتاهی که خودشان آن را سبززن می‌گفتند تهیه می‌شده‌است تیرو کمانی داشتند از چوب خیزران که در زمینشان می‌روئید تیرها را در دست چپ و کمان را به شانه می‌نهادند و شمشیری به خود آویزان می‌کردند سپر و نیزه و خنجر کوچکی داشتند که خنجر با با بندی مانند بند شمشیر به خود می‌آویختند اسلحه گروه آمردها عبارت بود از سپر و نیزه کوچک، حربه برنده‌ای داشتند که مانند قمه بود و پابندی مثل شیشه که آن را حمایل می‌انداختند.

از گفته تاریخ نگاران چنین استنباط می‌شود که قبل از حمله اسکندر به مردها در ۳۳۱ سال قبل از میلاد کسی به منطقه تحت سیطره آن‌ها هجوم نیاورده بود بعد از حمله اسکندر نیز آن‌ها مستقل بودند دیو دور سی سی لی از مورخان یونانی شرحی کامل از چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان می‌کند پیرنیا نیز گزیده‌ای در باب چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان کرده‌است دربارهٔ خوی و احوال آماردها گواهی‌هایی از مورخان باختری برای ما مانده‌است. مثلاً ژوستن آنان را نیرومند و شجاع خوانده آریان می‌گوید که آماردها مردی بودند بی بضاعت ولی درکشیدن بار فقر و قحطی دلیر، کنت کورث نیز در این مورد می‌نویسد سربازان آماردی بالشکریان اسکندرمقدونی شجاعانه جنگیدند درجنگ گوگامل که آخرین جنگ داریوش سوم و اسکندر بود تیراندازان چیره‌دست آماردی شرکت داشتند و رشادت بسیاری نشان دادند، پس از آنکه اسکندر پارس را غارت و شهرهای زیادی را ویران ساخت داخل ولایت ماردها شد، این قوم از مردمان دارای اخلاق و آداب خاصی بودند آن‌ها مردمانی زحمتکش و دلیر بودند که اسکندر تنها و با تهدید به آتش زدن تمامی جنگلها موفق به تسلیم کردن آن‌ها گردید و درازای بازپس گرفتن (بوسیفال) اسبش آن مناطق را به حال خودواگذاشت.

دردوره شهریاری پادشاهان اشکانی مردها از استقلال داخلی برخوردار بودند و در مقابل قوای حکومت مرکزی ایران به شدت مقاومت می‌کردند. فرهاداول شاهنشاه اشکانی سرانجام توانست آنهارا پس حدود۲۰سال جنگ پیوسته و مقاومت مغلوب و مطیع خودساخت و تعداد زیادی ازآنها رابرای مرزبانی به قسمت شرقی کشور فرستاد.[۳۰]

در نتیجه بی‌گمان پیش از ورود و استقرار آریاییها در این سرزمین، اقوام بومی در مناطق مختلف تنکابن می‌زیسته اندبه ویژه استخوانهایی که در مناطق کوهستانی پیدا شده، حاکی از آن است که اقوامی از آماردها (آمردها) در این دیار سکونت داشه‌اند.

پس از جابه جایی مردها به مرور زمان دیلمیان در این منطقه ساکن شدند و باقی‌مانده قوم مردها نیز در این قوم نوظهور و قدرتمند ترکیب شدند. و پس از این تاریخ لفظ دیلم و به ویژه دیلم خاصه برای منطقه تنکابن به کار می‌رفته‌است.


نمایی از منطقه ییلاقی دوهزار تنکابن_
پس از اسلام
دیلمستان' یا سرزمیندیلم تا قرن هفتم و هشتم هجری به شرق گیلان و غرب مازندران امروزی اطلاق می‌گردید اما پس از تسلط مغولان بر ایران به جای استفاده از واژه دیلم از گیلان استفاده گردید و مراکز قدرت از کوه‌های گیلان به سرزمینهای جلگه‌ای منتقل گردید لذا از این به بعد در متون تاریخی و جغرافیایی جایگزینی گیلان به جای دیلم قابل ملاحظه می‌باشد. اما به‌طور کلی باید بیان کرد که از گیلان برای مناطق جلگه‌ای و لفظ دیلم برای مناطق کوهستانی کاربرد داشته‌است.

به عقیده این تاریخدانان این منطقه مشتمل از رودبار به لاهیجان تا چالوس امروزی بوده و مناطق دوهزار و سه هزار تنکابن و اشکور رودسر (هوسم)، رامسر، تنکابن مرکزیت اصلی زندگی دیلمیان کوه نشین می‌باشد. اما یک نگاه اجمالی به نقشه این مناطق می‌تواند آشکار می‌سازد که نظر قطعی در این مورد نمی‌توان بیان کرد هر چند امروزه شهرهای تنکابن و لاهیجان و رودسر با فاصله از هم قرار دارند اما نگاهی به نقشه کوهستانی و کوه‌های این مناطق می‌توان به پیوستگی، تفکیک‌ناپذیری و نزدیکی این مناطق پی برد.

در کتاب مازندران در تاریخ نیز بدان اشاره شده‌است، و به گونه‌ای که دیلمان را تعریف می‌کند تداعی‌کننده منطقه تنکابن امروزی می‌باشد:"دیلمان میان تبرستان و کوهستان (جبال) و گیلان است. مردمان آن دو گروه هستند:یک گروه بر کران دریا باشند. گروه دیگر در کوهستان‌ها، و گروهی هم میان ان دو، این منطقه دیلمان که بر کران دریا است ده ناحیه است، چون:لنزا، واریوا، لنگا، مرد، چالک رود، کرک رود، دیناررود، جودا هنجان (جواهرده نتهیجان)، رودبار، هوسم (رودسر).[۳۱][۳۲]

در پشت این ده ناحیه، سه ناحیه بزرگ است، چون رستان، شیر، پژم. این همه بیست فرسنگ است در بیست و پنج فرسنگ. این ناحیه دیلم است وکلار و سالوس".[۳۱][۳۲]

به عنوان سندی دیگر به حدود این منطقه می‌توان به تاخت و تاز اعراب به دیلمستان یا دیلمان توجه کرد. یاقوت حموی نوشته‌است:حجاج بن یوسف دستور داد میانه قزوین و واسط (شهری نزدیک کوفه)، بلندیهایی ساختند که هر زمان در قزوین با دیلمان جنگ روی می‌دهد در این بلندیها آتش روشن کنند تا همگان آگاه شوند.[۳۳] حجاج پسر خود را با لشکری به تاخت وتاز دیلمستان فرستاد. حجاج، عمر بن هانی را به جنگ دیلمان فرستاد.[۳۴]

این همه تاخت وتاز به دیلمان که در قرن اول هجری روی داد نه از راه گیلان، نه از راه دریا، نه از راه گرگان و مازندران که تماماً از ری و قزوین است.[۳۵]

تاخت وتاز از راه قزوین میسر می‌شد، و دیلمان را در جنوب قزوین تا دوهزار و سه هزار تنکابن، طالقان و سرتاسر مناطق کوهستانی چالوس از غرب تا جنوب قزوین، یعنی حد فاصل یک خط فرضی از ری تا قزوین، و سرتاسر شمال شمال این خط به طرف دریای مازندران که حد فاصل چالوس تا تنکابن می‌شود را باید دیلم نامید.[۳۵]

احمد کسروی در مورد دیلمستان می‌نویسد:
"ولایت جنگلی و کوهستانی که در نقشه امروزی ایران، گیلان نام دارد، در زمان ساسانیان به دیلمان یا دیلمستان معروف بود. چه این ولایت از روزی که در تاریخ‌ها شناخته شده نشیمن دو تیره مردم بوده که تیره‌ای را "گیل" و دیگری را "دیلم" می‌نامیدند. گیلان یا تیره گیل در کناره‌های دریای خزر در آنجاها که اکنون رشت و لاهیجان است می‌نشستند و با آذربایگان (آذربایجان) و زنگان (زنجان) نزدیک و هم‌سامان بودند؛ ولی دیلمان در کوهسار جنوبی آن ولایت در آنجاها که اکنون رودبار و الموت است جای داشته و بیشتر با قزوین و ری همسایه و نزدیک بودند."[۳۶][۳۷]

که به نوعی صراحتاً بیان‌کننده تنکابن امروزی می‌باشد و شهرستانهای تازه جدا شده‌ای چون رامسر و عباس‌آباد.

امروزه با توجه به اذعان تمام تاریخ نگاران به وجود قزوین-الموت و طالقان به عنوان جنوب دیلمستان می‌توان به تنکابن توجه کرد که مکان حقیقی این قوم باشد، بارها صراحتاً توسط تاریخ نگاران بیان شده که قوم دیلم جایگزین آماردها شده‌اند و تنها منطقه‌ای که وجود این دو قوم با هم را دارا بوده تنکابن است.


میدان امام تنکابن پس از انقلاب
کیائیان
از حکمرانی سادات گیلان بر تنکابن و وقایع نیمة دوم قرن هشتم و قرن نهم، مطالب فراوانی در منابع آمده‌است، از جمله اینکه در ۷۶۹ سید رکابزن کیا، از فرزندان کیا ابوالحسن مشهور به المؤیدباللّه، بر تنکابن و قسمتی از دیلمستان مانند شیرود و هزار حکمرانی می‌کرده‌است و بسیاری از اهالی مانند او شیعه زیدی بوده‌اند.[۳۸] در ۷۸۹، عده‌ای از سادات گیلان به دستور امرای گیلانی، از جمله امرای ناصرود، کشته شدند. در پی این واقعه، سید هادی کیا با نزدیکان و یاران خود به سمت تنکابن رفت و در «دز تنکا» پناه گرفت. این امر موجب شد تا امرای ناصرود که در پی سادات بودند، به حدود تنکابن حمله و خانه‌ها را غارت کنند و آتش زنند.[۳۹] سیدهادی کیا در سال ۷۹۶–۷۹۷ فرمانروای تنکابن شد. وی در تقسیم «ولایت بیه پیش»، فرزندش، سیدیحیی کیا، را به تنکابن فرستاد و مِلک موروثی خود را به او واگذار کرد.[۴۰]

در ۸۰۶ خواندمیر[۴۱] به ولایت تنکابن اشاره کرده و در ۸۱۶ مرعشی از حکمرانیِ سیدداوود کارکیای تنکابنی، فرزند سیدهادی کیا، در تنکابن یاد کرده‌است.[۴۲] مَلک کیومرث ــ که در ۸۳۰ به مخالفت با سادات گیلان برخاسته بود ــ در ۸۳۱ عمارت خاصة سید داوود کارکیای تنکابنی را که در اواخر تابستان هنوز در ییلاق به سر می‌برد، آتش زد و برخی اهالی را به قتل رساند.[۴۳] در ۸۶۵ مازندرانی از «موضع تنکابن» در «مملکت گیلان» نام برده‌است.[۴۴] مرعشی در ۸۸۹ به حرکت خود از کِلیشُم (از قرای ییلاقی تنکابن) به تنکابن برای تصرف «دشت تنکابن» اشاره کرده‌است.[۴۵]

قوی حصارلوئیان ۱
در دورة صفویه،[۴۶] اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاه طهماسب،[۴۷] به فرمانروایی شرف خان روزکی[۴۸] بر تنکابن اشاره کرده‌است.[۴۹] رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن، علاوه بر شرف الدین، از الوند سلطان بن حسین خان فیروزجنگ (فرمانروا در ۱۰۰۶) و حیدرسلطانِ قویْ حصارلو[۵۰] نام برده‌است.[۵۱]

در دورة افشاریه (۱۱۴۸–۱۲۱۰)، میرزا مهدی خان استرآبادی نام «قریة تنکابن» را در «اعمال دیلَمان» ضبط کرده‌است.[۵۲] به گزارش غفاری کاشانی در ۱۱۶۸، محمدحسن خان قاجار برای فتح گیلان به تنکابن لشکر کشیده بود.[۵۳] حدوداً بین سالهای ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۵، ابراهیم خان عمارلو شش سال حاکم تنکابن شد. در ۱۱۸۵ هدایت خان، حاکم گیلان که در صدد توسعة قلمرو خود به سمت مشرق بود، تنکابن را از فرمانروایان کُرد (رستم خان عمارلو) گرفت و با موافقت کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) آن را به گیلان ملحق ساخت،[۵۴] سپس فردی از ایل «قوی حصارلو» را حاکم تنکابن کرد؛ اما بعدها به فرمان کریم خان، ایل قوی حصارلو از حکومت تنکابن برکنار شدند.[۵۵]

عمارلوئیان
حدوداً بین سالهای ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۵، ابراهیم خان عمارلو شش سال حاکم تنکابن شد. در ۱۱۸۵ هدایت خان، حاکم گیلان که در صدد توسعة قلمرو خود به سمت مشرق بود، تنکابن را از فرمانروایان کُرد (رستم خان عمارلو) گرفت و با موافقت کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) آن را به گیلان ملحق ساخت،[۵۴]

قوی حصارلوئیان ۲
هدایت خان فردی از ایل «قوی حصارلو» را حاکم تنکابن کرد؛ اما بعدها به فرمان کریم خان، ایل قوی حصارلو از حکومت تنکابن برکنار شدند.[۵۵]

خلعت بریان
از اواخر حکومت کریم خان زند ــ که به دستور وی مهدی خان خلعت بری (از طایفه خَلابَران) به حکومت تنکابن رسید تا پایان حکومت قاجاریه، خلابران بر تنکابن حکومت کردند. در ۱۱۹۵، مهدی خان تفنگچیان تنکابنی را همراه مرتضی قلی خان، برادر آقامحمدخان قاجار، که از طرف او مأمور فتح گیلان بود، فرستاد و از آقامحمدخان[۵۶] خواست تا با جدایی تنکابن از گیلان و الحاق آن به مازندران موافقت کند. با موافقت آقامحمدخان در این سال، ولایت تنکابن ضمیمه مازندران شد و با الحاق نواحی کلاردشت و کجور به تنکابن، ولایت محال ثلاث / ثلاثه تشکیل شد.[۵۷] به نوشتة زین العابدین شیروانی در ۱۲۴۷، تنکابن قصبه‌ای در گیلان و میان جنگل بوده، آب فراوان و هوای بد، خاک ابریشم خیز و زمین عفونت انگیز و برنج بسیار داشته‌است. وی فزوده‌است که حکیم مؤمن مؤلفِ تحفة المؤمنین * اهل آنجاست.[۵۸]

در زمان محمدشاه قاجار (۱۲۵۰–۱۲۶۴) که حبیب اللّه ساعدالدوله حاکم تنکابن و محال ثلاث شده بود، تنکابن نفوذ سیاسی بسیار یافت (یوسفی نیا، ص ۳۳۹). در حدود ۱۲۷۵ مکنزی و ملگونوف در بارة بلوک و محله تنکابن و مالیات آن، تولید ابریشم و صادرات گندم و برنج آن به گیلان و قزوین و باکو مطالبی آورده‌اند.[۵۹]

در دورة ناصرالدین شاه (۱۲۶۴–۱۳۱۳) تنکابن به عنوان محالّی در ولایت مازندران ضبط شده‌است (بهلر، ص ۳۳). اما اعتمادالسلطنه در اواخر سدة سیزدهم نوشته‌است که تنکابن قسمتی از گیلان و مشتمل بوده‌است بر هشتاد پارچه ده کوچک ییلاقی و قشلاقی و ناحیه‌ای از سفیدتمش (حد غربی) تا نمک رود (نمک آبرود، حد شرقی)، و افزوده‌است که محال ثلاث عبارت اند از: تنکابن و نواحی کلارستاق و کجور. اعتمادالسلطنه به امامزاده‌ها، و صنایع آن از جمله تولید چوخا (جامة پشمی چوپانان) و چادرشب نیز اشاره کرده‌است.[۶۰] در ۱۳۰۸ مورگان از حاصلخیزی بخش تنکابن و محصول پنبه آن، باغهای وسیع مرکّبات، لهجه مخصوص اهالی و مسجد کوچک تنکابن یاد کرده‌است.[۶۱] در ۱۳۱۴ تنکابن مشتمل بر شش بلوک بود و ماهیگیری در آن رونق فراوان داشت، نیز محله شهسواران در کنار دریا باغهای بی‌نظیر داشت و تجار باکو در آن بازار، خانه و حمام داشتند.[۶۲]

در دورة مشروطه (ح ۱۳۲۴–۱۳۲۷) ــ که با قیام محمد ولی خان تنکابنی *، ملقب به سپهدار تنکابنی، همراه بود ــ تنکابن یکی از مراکز آزادی‌خواهی شد.[۶۳] امیراسعد تنکابنی، حاکم تنکابن و فرزند سپهدار تنکابنی، با رد مذاکرات هفتم ذیحجة ۱۳۲۴ مجلس برای انتخاب وکلا، محال ثلاث تنکابن را «حکومت مستقله» خواند.[۶۴]

رابینو ــ که در ۱۳۲۶–۱۳۲۷ به بلوک تنکابن سفر کرده ــ از محصولات آن، بازار هفتگی در بعضی آبادیها، ناحیه کوچک سخت سر (رامسر کنونی) در تنکابن، ماهی فراوان و صنایع آنجا خبر داده و در بارة سکونت یازده طایفه بزرگ در تنکابن مطالبی آورده و گفته‌است که شهسوار بندر خرم‌آباد است.[۶۵] بنا بر مطالب فخرائی[۵۱] و سپهدار تنکابنی[۶۶] نهضت میرزاکوچک خان جنگلی (متوفی ۱۳۰۰ش) به تنکابن نیز کشیده شده بود.

دوره پهلوی
در ۱۳۱۰ ش آبادی تنکابن به نام شهسوار، به دستور رضاشاه بر طبق اصول صحیح و نقشه توسعه یافت و گاهی بندر شهسوار خوانده می‌شد (رزم آرا، ج ۳، ص ۱۸۲). مسعود کیهان در ۱۳۱۰ ش در بارة قسمتهای ییلاقی و قشلاقی و کشتیرانی در آن مطالبی ذکر کرده‌است.[۶۷][۶۸] در غرب این شهرستان شهرستان رامسر قرار دارد. مرز این دو شهرستان را رودخانه چالکرود تشکیل می‌دهد. در جنوب شهسوار بخش الموت واقع در استان قزوین قرار گرفته. در شرق شهرستان چالوس قرار دارد.

جمعیت‌شناسی
جمعیت این شهرستان بیش از۱۹۵۰۰۰ نفر است. در شهر شهسوار ۳۳۶۵۰ نفر ساکن می‌باشند. پس از آن شهر خرم‌آباد با ۹۸۸۱، عباس‌آباد ۹۳۸۴، متل قو یا سلمان شهر با ۸۳۰۲، کلارآباد با ۵۱۳۱ و نشتارود با ۴۷۷۰ قرار دارند. بقیه اهالی در مناطق روستایی ساکن می‌باشند. وسعت این شهرستان ۷/۱۹۷۵ کیلومترمربع می‌باشد. از محصولات مهم آن انواع مرکبات، برنج و چای را می‌توان نام برد.

صنایع
تنکابن دارای دو شهرک صنعتی :شهرک صنعتی سلمانشهر (به مساحت ۹۲ هکتار) و ناحیه صنعتی نارنج داربن (به مساحت ۹ هکتار) می‌باشد.[۶۹]

از مهم‌ترین شرکت‌ها می‌توان به شرکت فراورده‌های لبنی کندلوس(واقع در شهرک صنعتی سلمانشهر)، شرکت پارس نئوپان(از بزرگترین کارخانجات تولید محصولات چوبی استان واقع در نشتارود به مساحت ۱۰ هکتار) شرکت ناب استیل(تولیدکننده انواع هود، سینک و فراستیل واقع در شهرک صنعتی سلمانشهر)، شرکت نوش (تولیدکننده انواع آب میوه و نکتار در کترا)، شرکت افشره(تولیدکننده کنسانتره‌های غیر گوشتی، انواع نکتار و آب میوه)، شرکت ترنج(تولیدکننده انواع آب میوه و شربت واقع در ناحیه صنعتی نارنج داربن)، شرکت آب معدنی سیوا(واقع در منطقه سیوا سه هزار) و شرکت تولیدی آبشکه آرامش (تولیدکننده انواع درب و پنجره UPVC و یونولیت) واقع در شهرک صنعتی البرز سلیمان‌آباد تنکابن را نام برد.

از صنایع دیگر کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولید چای (از جمله در قلعه گردن، کلارآباد، شعیب کلایه، چلاسر و…)،[۷۰] کارخانه‌های تولید موادغذایی و بهداشتی،[۷۰] کارگاه‌های تولید پمپ (ناحیه نارنج داربن) و چندین شرکت دیگر همانند پوشاک و چرم[۷۰] (ازجمله کارخانه خزرخز؛ بزرگترین کارخانه چرم وپوست سابق کشور که متأسفانه این شرکت دیگر فعال نمی‌باشد) در آن فعال است.

از صنایع دستی نمدمالی، گلیم بافی، جوراب بافی، چادرشب بافی، لاکتراشی (هنر جنگل نشینان که با چوب محصولات همچون قاشق، پارچ ودیگر ادوات تزئینی تولید می‌کنند)، سالی بافی (تور ماهیگیری) سفال‌گری (گمج، کوزه و…)و ساخت انواع ادوات ساده مربوط به کشاورزی (همچون داس، تبر، کرباس، گاجمه، بلو، گرباس، فیکا) و… را می‌توان نام برد.[۷۱]

گردشگری
مکان‌های دیدنی

دشت دریاسر و قله سیالان

نمای تنکابن از قلعه گردن
موزه خشکه داران

از طریق سایت مرجع اصناف پیام اول میتوانید بهترینها را اعم از

آرایشگاه زنانه در تنکابن

آرایشگاه های مردانه در تنکابن

آزمایشگاه ها و مراکز رادیو لوژی در تنکابن

آژانس ها و تورهای مسافرتی در تنکابن

آموزشگاه های رانندگی در تنکابن

آموزشگاه های موسیقی در تنکابن

ابزار فروشی ها در تنکابن

ادارات و سازمان ها در تنکابن

استخر سونا و جکوزی در تنکابن

اورژانس و فوریت های پزشکی در تنکابن

باربری ها در تنکابن

باشگاه های بدن سازی آقایان و بانوان در تنکابن

بانک ها در تنکابن

بیمارستان ها در تنکابن

بیمه ها در تنکابن

پارک ها و مراکز تفریحی در تنکابن

پزشک متخصص اطفال در تنکابن

پزشکان در تنکابن

پزشکان پوست و مو در تنکابن

پزشکان عمومی در تنکابن

پلاستیک فروشی ها در تنکابن

پمپ بنزین ها در تنکابن

پیک موتوری ها در تنکابن

تئاتر و تالار نمایش در تنکابن

تاسیساتی ها در تنکابن

تالارهای عروسی در تنکابن

تاکسی سرویس در تنکابن

چاپ و تبلیغات در تنکابن

خدمات آسانسور و بالابر در تنکابن

خدمات خودرویی در تنکابن

خدمات نظافتی در تنکابن

خدمات کامپیوتری در تنکابن

خرازی ها در تنکابن

خشکبار و آجیل فروشی ها در تنکابن

خشکشویی ها در تنکابن

دادسراها در تنکابن

داروخانه ها در تنکابن

درمانگاه ها و مراکز درمانی در تنکابن

دفاتر اسناد رسمی در تنکابن

دفاتر پست در تنکابن

دفاتر پلیس به علاوه 10 و دفاتر دولت الکترونیک در تنکابن

دفاتر وکالت و مشاوره حقوقی در تنکابن

دندانپزشکان و دندان سازان در تنکابن

دکوراسیون داخلی در تنکابن

رستوران ها و سالنهای غذا خوری در تنکابن

روانپزشکان در تنکابن

ساعت فروشی در تنکابن

سمپاشی در تنکابن

سمساری در تنکابن

سوپرمارکت در تنکابن

سوپرهای میوه و سبزی در تنکابن

سینما ها در تنکابن

شعبات بانک آینده در تنکابن

شعبات بانک سپه در تنکابن

شعبات بانک انصار در تنکابن

شعبات بانک گردشگری در تنکابن

شعبات بانک پارسیان در تنکابن

شعبات بانک پاسارگاد در تنکابن

شعبات بانک سامان در تنکابن

شعبات بانک سینا در تنکابن

شعبات بانک شهر در تنکابن

شعبات بانک صادرات در تنکابن

شعبات بانک ملت در تنکابن

شعبات بانک ملی در تنکابن

شعبات مهر اقتصاد در تنکابن

صرافی ها در تنکابن

طلا فروشی ها و زرگری ها در تنکابن

عطاری ها در تنکابن

عکاسی ها و آتلیه عکاسی در تنکابن

فرش فروشی ها در تنکابن

فرهنگسرا و خانه فرهنگ در تنکابن

فروشگاه لوازم خانگی و آشپزخانه در تنکابن

فروشگاه های آرایشی بهداشتی در تنکابن

فروشگاه های خشکبار در تنکابن

فروشگاه های شهروند در تنکابن

فروشگاه های لوازم پزشکی در تنکابن

فروشگاه های لوازم ورزشی در تنکابن

فروشنده های پوشاک بچه گانه در تنکابن

فروشنده های پوشاک زنانه در تنکابن

فروشنده های پوشاک مردانه در تنکابن

قالیشویی ها در تنکابن

قصابی ها و سوپر های گوشت و مرغ در تنکابن

قنادی ها و شیرینی فروشی ها در تنکابن

گل فروشی ها در تنکابن

لوازم التحریری ها در تنکابن

متخصصین ریه در تنکابن

متخصصین قلب و عروق در تنکابن

متخصصین و جراحان مغز و اعصاب در تنکابن

مدارس در تنکابن

مراکز خدمات زیبایی در تنکابن

مراکز خرید در تنکابن

مراکز روانشناسی و روان کاوی در تنکابن

مراکز ورزشی در تنکابن

مساجد و حسینیه ها در تنکابن

مشاورین املاک در تنکابن

مهد کودک ها در تنکابن

موبایل فروشی ها در تنکابن

نانوایی ها در تنکابن

نگارخانه ها در تنکابن

نمایندگی های ال جی LG در تنکابن

نمایندگی های سامسونگ SAMSUNG در تنکابن

نجاری در تنکابن

لوله بازکنی در تنکابن

نمایندگی های سونی در تنکابن

نمایندگی های لوازم خانگی در تنکابن

نمایندگی های مجاز خوردو در تنکابن

هتل ها و اقامت گاه ها در تنکابن

کارواش ها در تنکابن

کافی شاپ ها در تنکابن

کافی نت و گیم نت در تنکابن

کتابخانه ها در تنکابن

کلانتری و اداره پلیس در تنکابن

کلیسا ها و مساجد و اماکن مذهبی در تنکابن

کیف و کفش فروشی ها در تنکابن

متل در تنکابن

صنایع دستی در تنکابن

مکان های دیدنی در تنکابن

طبیعت در تنکابن

اماکن گردشگری در تنکابن

مسیر ورودی در تنکابن

فروش سوغات در تنکابن

را میتوان جستجو کرد.